شبکه های اجتماعی سایت:
شنبه 16 تیر 1403
این دعا یکی از بهترین منابع برای شناخت شأنیت و شخصیت امامزمان است. ما باید دو مورد مهم را در مورد امامت بدانیم در غیر این صورت در دنیا و آخرت دچار مشکل میشویم: اولاً باید بدانیم امامت چیست و دوماً شخصیت امام را بشناسیم.
شناخت شأن امام
متأسفانه اهلسنت امامت را نفهمیدند، چیزی که یهودیان فهمیدند. اینکه یهودیان به دنبال جایگاهی بالاتر از حضرت موسی هستند برای این است که امامت حضرت ابراهیم را در کتب خود دیده بودند.
در کتب یهود «ناسی» مقامی بالاتر از مقام «ناوی» یعنی پیامبر است. ناوی یعنی کسی که بر یک قوم خاص مبعوث میشود. ناسی همانطور که از نام آن پیداست، مقامی است که بر کُل انسانها حکومت و ولایت دارد، حال ممکن است ۵۰ پیامبر هم فرمانبردار و زیر مجموعهی او باشند.
یهودیان شأنیت امام را فهمیده بودند؛ اما آن را تحریف کردند و به قهقرا بردند و سراغ کابالا و فرقهسازی رفتند.
آیهی 124 سورهی بقره، آیهای مهم برای اثبات امامت و عصمت امام و اینکه این مقام جعل خداوند است، میباشد. مقامی که بسیاری از پیامبران که برخی اولوالعزم هم بودند به آن نرسیدند.
خدا در این آیه میفرماید: «هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهدهی این آزمایشها برآمد، خداوند به او فرمود: "من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم" ابراهیم عرض کرد: "از دودمان من (نیز امامانی قرار بده)" خداوند فرمود: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ»؛ "پیمان من به ستمکاران نمیرسد."»
شناخت شأنیت امام یعنی بدانیم که امام خلیفه است
و هر آنچه از خدا برمیآید (زنده کردن، میراندن، روزی دادن و...) بجز خدا بودن از او نیز برمیآید. «و سجدوا الادم» نیز یعنی «اتبعوا من آدم»؛ یعنی تبعیت از آدم. اینکه اسم اعظم ۷۲ حرف است و برخی اولیاءالله و پیامبران هر کدام چند حرف داشتهاند که با آن معجزاتی کردهاند، اشاره به تعداد ملائک مقرب تحت فرمان آنها دارد؛ یعنی هر کدام از این افراد بخشی از ملائک را در اختیار و تحت فرمان داشتهاند؛ اما همهی ملائک در اختیار و تحت فرمان امام هستند. البته راز این امر، عبد بودن آنهاست؛ یعنی هرچه فردی در محضر خدا عبدتر و تسلیمتر باشد، تبعیت فرشتگان از او بیشتر است.
یهود این مقام را میشناخت؛ اما به دنبال این بود که بدون ابتلا، امتحان، سختی و بیواسطه به این مقام (خدایی کردن) برسد.
شناخت شخص امام
وقتی شأن امام را شناختیم باید شخص امام را بشناسیم. پیامبر اکرم فرمود: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»؛ «هر فردی که بمیرد در حالی که امامزمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.» (کمالالدینوتمامالنعمة، ج ۲، ص ۴۱۰)
به مرگ جاهلیت مردن، یعنی حیوان و بیتمدن مردن.
زندگی کسی که امامزمان خود را نشناخته، حیات حیوانی است. فرق مؤمن و شیطان در اعتقاد و تبعیت شیعه از خلیفهالله است وإلا براساس آیات قرآن، شیطان نیز به خدا و معاد اعتقاد دارد. شناخت امامزمان آنقدر مهم است که اهلبیت در این زمینه به شیعیان خود دعا انشاء کردهاند.
از جمله زراره میگوید: «خدمت امامصادق بودم که سخن از غیبت امام به میان آمد، اینکه برای امامزمان غیبتی است که خدا شیعه را به آن امتحان میکند و بسیاری از مردم در این امتحان مردود میشوند.» در ادامه زراره از حضرت میپرسد: «فدایت شوم اگر آن زمان را درک کردم،
چه کنم؟» فرمود: «ای زراره! اگر عصر غیبت را درک کردی بر این دعا مداومت داشته باش» و آن دعا این است: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَكَ فَإنَّكَ إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَكَ لَمْ أعْرِفْ نَبِیَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَكَ فَإنَّكَ إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَكَ لَمْ أعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَكَ فَإنَّكَ إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»؛ «خدایا! خودت را به من بشناسان؛ چون اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به من معرفی کن؛ چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معرفی کن؛ زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شدهام.» (اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۷)
علاوه بر روایات، آیات قرآن نیز بر لزوم شناخت امام تأکید دارند. خدا در آیهی 71 سورهی اسراء میفرماید: «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ اُنَاسٍ بِإمَامِهِمْ»؛ «روزى كه هر گروه از مردم را به پيشوايانشان بخوانيم.» این یعنی ما در قیامت با کسی محشور میشویم که نسبت به او شناخت و محبت او را در دل داریم؛ پس جهت زندگی ما دائماً باید در جهت امام باشد. دعای ندبه این کشش و معرفت را در دل ما ایجاد میکند.
چند روایت در معرفت امام
ما در کافیِ شریف بابی به نام معرفت امام داریم که 14 روایت دارد. در ادامه به چند روایت اشاره میکنیم. راوی میگوید: «از یکی از دو امام (امامباقر یا امامصادق) شنیدم که فرمود: "بنده مؤمن نباشد تا خدا و رسولش و همهی امامها و امامزمانش را بشناسد و در کارهایش به امامزمانش مراجعه کند و تسلیم او باشد" و سپس فرمود: "چگونه آخری را بشناسد و نسبت به اولی جاهل باشد؛"» یعنی اگر فردی 11 امام را بشناسد و امامزمان را نشناسد، مؤمن نیست. بعلاوه شناخت شناسنامهای امام مدنظر نیست؛ بلکه فرد باید به مقام و شأن امام معرفت داشته باشد. در جایی دیگر امامصادق میفرماید: «به راستی که خدای عزوجل پیامبر را بر همهی مردم، رسول فرستاد؛ او حجت خداست بر همهی خلق روی زمین؛ هرکه ایمان به خدا دارد و به پیامبر خدا و پیروی از او کند و او را تصدیق نماید، معرفت امام از ما هم بر او واجب است.» یکی از مظلومیتهای پیامبر این است که امامت ایشان شناخته نشده است. به خصوص برادران اهلسنت قائل به امامت ایشان نیستند و فقط ایشان را پیامبر میدانند. در حالی که ایشان اولین امام ما هستند. در دعای توسل نیز ایشان را امامالرحمه میخوانیم. نکتهی دیگری که حضرت به آن اشاره میکنند این است که همانقدر که اطاعت از خدا و پیامبر واجب است، اطاعت از امام نیز واجب است. ما در نماز و سورهی حمد به خدا میگوییم ما را از گمراهان قرار نداده «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ»؛ اما خیلی از ما نمیدانیم که براساس روایات منظور از ضال و گمراه کسی است که امام خود را نمیشناسد. از جمله محمدبنمسلم گويد: «از امامباقر شنيدم که مىفرمود: "هركه براى خدا ديندارى كند با عبادتى كه خود را در آن به رنج اندازد و بكوشد و امامى از طرف خدا براى او نباشد، كوشش او پذيرفته نيست و او گمراه و سرگردان است و خدا كردار او را بد مىشمارد؛ او به مانند گوسفندى است كه از چوپان و گلّهی خود گم شده و شب و روز مىجهد، مىدود، مىرود و مىآيد و شبهنگام گلّهی غريبى بيند و بدان دل نهد و فريب آن را بخورد و با آن در آغلش شب را بگذراند و چون چوپان گلّهی خود را راند، آن چوپان و آن گلّه را نشناسد و سرگردان بجهد و چوپان و گلّهی خود را بطلبد... آن گوسفند گمشده، هراسان و سرگردان و تك برجَهَد و چوپانى ندارد كه به چراگاه خودش رهبرى كند و يا او را برگرداند. در اين ميان كه چنين است به ناگاه گرگ از گمشدنش فرصتجوئى كند و آن را بخورد؛ اى محمد سوگند به خدا چنين است حال كسى كه در اين امت دست به دامن امام منصوب از طرف خدا نباشد، امامى كه امامت او روشن است و عادل است. او گمراه و گم است و اگر بر اين حال بميرد، در كفر و نفاق مرده است..."» روایتهای ذکر شده در دعای ندبه نیز همگی مورد اجماع شیعه و سنی است؛ یعنی این دعا یک درسنامهی کامل معرفتی برای شأنیت امام است. در دعای ندبه ما سِیر تمدنی انبیاء را از داستانِ آغازِ خلقت شروع و بررسی میکنیم تا به شناخت امامت و سپس امامزمان برسیم. این سِیر را میگوید تا ما بفهمیم امامزمان عصارهی همهی انبیاء و اوصیاء است؛ سپس برای ما نمایی از ظهور را ترسیم میکند و میگوید: «روزی که تو ایستادهای و همه دورت را گرفتهاند...» از طرفی ما را دچار شعف میکند که شیعیان این امام هستیم و از طرف دیگر این خوف را در ما ایجاد میکند که چرا او را نداریم.
سخنرانی استاد رائفیپور
موضوع: تفسیری بر دعای ندبه (جلسه دوم)
خرداد 1401 تهران
دانلود pdf
تمام حقوق برای پایگاه امام مهدی عج محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.